من از همه چی سیرم
انقده خوردم همش چوب سادگیمو
نمیمونم میرم
وایساده میمیرم نبینی پارگیمو
غم توروام خوردم ،توإ با معرفت ندیدی غم منو
همه ازم بردن توام نمه نمه شکستی پر منو
فرقی نداری پس خیلی شبیهشونی یکی از همونایی
یه ظاهر آروم
ازتو مثل همشونی هیولایی
میتونستن مثلا دستای تو الان حلقه دور گردنم باشه
خدایی که تورو ببخشه چجوری میتونه خدای منم باشه
تو سرم جنگ میشه اونی که میمیره فقط منم
اولش خوندم تهشو که زیر همه چی لگد زدم
انگار همیشه من فقط باید همه چیو درک کنم
ایندفعه با یه خدافظی میخوام صحنرو ترک کنم
دیدگاهتان را بنویسید