طنین سوز صدام
ندای نام توئه
پیرهن سیاه تنم
به احترام توئه
تویی که نور قمر
تو آسمونت هست
چه شمعی تو چشمای روضه خونت هست!
دوباره بارون شد
خیابونا خون شد
پیرهن سیاه رخت ریش سفیدامون شد
دوباره بارون زد
به خیمه هامون زد
غمت آتیش به دل بزرگترامون زد
شنیدم از نذریت
شفا رسیده زیاد
شفای غیر از قلب
به کار من نمیاد
شفا بخوام که برم؟
بذار مریض بمونم
نیافتم از چشمات
می خوام عزیز بمونم
دیدگاهتان را بنویسید