تو که حرفای قشنگ میزنی
بگو روزای بهتر کجاست؟
اگه اینجا زندان نیست بگو
پس دستگیرهی این در کجاست؟
وقتی چشمام چشماتو دید
کل دنیام آتیش گرفت
سرنوشتم آماده بود
باز دوباره بازیش گرفت
پشت این چشای ترم
داره میزنه به سرم
برم یه جایی که دیگه
پرت نگیره به پرم
دیگه حرفام و زدم
بذار فک کنی بدم
جاده تمومی نداره
مگه کم راه اومدم؟
اینا مثل یه خوابه باید از خواب بپرم
باید از اینجا جون سالم به در ببرم!
امید مثل یه زهره، وقتی واهی باشه
از این تونل وحشت باید راهی باشه
پشت این چشای ترم
داره میزنه به سرم
برم یه جایی که دیگه
پرت نگیره به پرم
دیگه حرفام و زدم
بذار فک کنی بدم
جاده تمومی نداره
مگه کم راه اومدم؟
دیدگاهتان را بنویسید