متن ترانه صادق رضایی لجباز
بیا بریم طرفای شمال از جاده چالوس یا که هراز
یه کلبه چوبی بیرون شهر بشینیم باهم توی تراس
بزنیم هر شب با هم قدم
میگذر خوش بهت توی سفر
چی میشه به به منو تو جنگل سر سبز بوی علف
تو چه نمیکی هستی وقتی میخندی همه تو زردن
ولی تو اصلی راه که میری شهرو میبندی
بگو پایه ای اره بریم تو جاده نگو که دوره نداری
حالشو هر بهونه چاره ای داره چاره ای داره
بگی نه باهات قهر میکنم چمدون
جمع میکنم میرمو تنها میمونی
از جای خوبش عکس میزارم لجتو در میارم
حالا تو خودت میدونی
بگو کجاشی بیام دنبالت که بریم با ماشین
توی تونل سرعت بالا جیغ بزنیم بیخیال کارا شیم
برسیم یجایی زیر الاچیق بشینیم چندساعتی تا پاشی
بریم ادامه راهو یلا دیگه بگو
حالا چی هستی یا که دلت با ما نیست
بگی نه باهات قهر میکنم
چمدون جمع میکنم میرمو تنها میمونی
از جای خوبش عکس میزارم لجتو در میارم
حالا تو خودت میدونی
دیدگاهتان را بنویسید