یه روزی وقتی، من و تنهایی
جفت هم بودیم، توی دنیایی
که همش غم بود، پر بود از کم بود
تو دلم خالی، از یه آدم بود
اومدی با عشق، دل و پر کردی
با دست گرمت، توی این سردی
تو با اشک شوق، چشم و تر کردی
عشق و تو قلب، یه نفر کردی
با تو آروم، قلب آشوبم
روزی که غصه، کرده سرکوبم
عشقا این روزا، خیلی کوتاهن
بده این اما، من باهات خوبم
دیدگاهتان را بنویسید