میون هزار تا آدم من هنوز تنهای تنهام
همه حرفام گفتنی نیست اما من عشقتو میخوام
من غرورمو شکستم که همیشه با تو باشم
فکر نمیکردم که یکروز، برم و از تو جداشم
چجوری تنهائیمو بدون تو پر کنم
چه طوری خوشبخت باشم
وقتی که آزرده ام؟
دنیای تاریکمو چه طوری روشن کنم
لباس تنهایی رو چه جوری من تن کنم؟
روز و شب به یاد چشمای توام
حتی توی رویا با تو، از همه میگذرم عزیزم
عشق من تو تنها پناهی واسم
پس چرا جدائی ازم من طاقت ندارم ندارم
طاقت ندارم
دیدگاهتان را بنویسید